در آستانه عید قربان، افغانستان همانند هر سال دیگری به استقبال یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های اسلامی می‌رود. درحالی ‌که عید برای برخی با لباس نو، غذاهای رنگارنگ و دیدوبازدید همراه است، برای شمار زیادی از خانواده‌ها عید تنها یادآور فقر، شرمندگی و اشک‌هایی‌ است که پشت درهای بسته فرومی‌ریزند. نهادهای بین‌المللی گزارش داده‌اند که بیش از ۹۰ درصد از شهروندان افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. با سقوط نظام جمهوری، قطع کمک‌های خارجی، رکود اقتصادی، بیکاری گسترده و نبود نظام‌های حمایتی، فقر در افغانستان چهره‌ی عمیق‌تر، خشن‌تر و فراگیرتری به خود گرفته است. از سوی دیگر، طالبان برنامه خاصی برای مهار فقر اقتصادی در کشور روی دست ندارند. در این میان هستند خانواده‌هایی که نه تنها توان خرید لباس عید را برای کودکان خود ندارند؛ بلکه حتی در تهیه یک وعده غذایی درمانده‌اند.

فرهاد، پیرمرد ۷۹ ساله با همسر و هفت عضو خانواده‌اش در خانه کرایی در شهر کابل زندگی می‌کند. او در اصل مستری موتر است، اما این روزها در نبود کار در سرا‌های مستری‌گری می‌چرخد تا بتواند کسی او را به عنوان کارگر استخدام کند. این پیرمرد که بیشتر روزها دست خالی خانه برمی‌گردد، می‌گوید: «وقتی کل روز کار پیدا نمی‌کنم، برای شب فقط ده افغانی برای کرایه راه در جیبم نگه می‌دارم و با گریه به خانه برمی‌گردم. نه چیزی برای فرزندانم دارم، نه امیدی برای عید.»

فرهاد چهار پسر دارد که همه آن‌ها این روزها بیکارند. هیچ یکی از فرزندانش درس نخوانده‌ و به دانشگاه نرفته‌اند. این مرد کهن‌سال و خانواده‌اش اکنون در جامعه‌ای بدون فرصت‌های کاری روزوشب خود را در خانه سپری می‌کنند. فرهاد نان‌آور خانواده‌ای است که روزگارش با نسیه، قرض و امید به کمک دیگران می‌گذرد. این پیرمرد درباره عید می‌گوید: «عید برای پیسه‌داران است، نه برای من که خرج روزمره خانواده را ندارم. نه لباس گرفته‌ام و نه پول میوه خشک در جیب دارم.»

چیزی که این پیرمرد را نگران ساخته، فرارسیدن رختصی‌های عید است؛ روزهایی که نسبت به هفته‌های و ماه‌های گذشته در رخصتی سپری می‌شود و فرهاد در حیرت است مخارج خانواده‌اش را در این روزها چگونه تأمین کند.

همچنان سمیه، معلم یکی از مکاتب ابتدایی دخترانه است که در منطقه ده‌سبز کابل زندگی می‌کند. شوهرش را ۲۲ سال پیش از دست داده و از آن زمان تاکنون یگانه سرپرست و نان‌آور خانواده‌اش بوده است. سمیه چهار فرزند دارد؛ دو دختر و دو پسر که همه آن‌ها در خانه هستند و جایی کار نمی‌کنند.

این معلم می‌گوید: «من ۶۰ سال دارم، ولی هر روز به مکتب می‌روم. معاشم فقط ۵ هزار و ۳۰۰ افغانی است. با این پول نه کرایه خانه می‌رسد، نه غذا، نه لباس، نه هیچ چیز دیگری.» هرچند بسیاری از معلمان در چنین سنی بازنشسته می‌شوند، اما سمیه ناچار است برای زنده‌ماندن، تدریس را ادامه دهد. او هیچ خواستی از این جهان ندارد، جز این ‌که بتواند لقمه نانی برای فرزندانش فراهم کند. عید برایش باری است که نمی‌داند چطور باید آن را بر دوش بکشد.

سمیه می‌افزاید: «شب‌وروز عید است و همه مصروف خرید میوه خشک و لباس به اولادهای‌شان هستند. کوشش می‌کنم با هیچ کسی درباره عید گپ نزنم؛ چون جگرخون می‌شوم، نمی‌توانم برای اولادهایم لباس بگیرم و یا میوه خشک. سال دوم است که همین رقم در بدبختی سپری می‌شود. روز بد آمده و کاری از ما ساخته نیست.»

فرهاد و سمیه، تنها دو نمونه‌ای از هزاران خانواده بی‌بضاعت در افغانستان‌ هستند؛ کسانی که دیگر عید برای‌شان فقط یک تاریخ روی تقویم است، نه یک روز امید. کارشناسان اقتصادی می‌گویند که در شرایط کنونی، عید جایش را به اندوه داده و بیشتر خانواده‌ها به جای تجلیل از شادی، روزهای عید را با ناامیدی سپری می‌کنند.

با این وصف، فرشته نوری، کارشناس اقتصاد اجتماعی، در صحبت با افغانستان آینده، می‌گوید که در حال حاضر ما با یک فقر ساختاری و فراگیر روبه‌رو هستیم که نه فقط معاش روزمره؛ بلکه کرامت انسانی را نیز تهدید می‌کند: «عید برای بسیاری از خانواده‌های افغان دیگر نه زمان شادی؛ بلکه فصل تلخ مقایسه با دیگران و احساس حقارت است.»

این کارشناس مسایل اقتصادی می‌افزاید: «وقتی در کشوری میلیون‌ها انسان بیکار باشند، آموزش فلج شده باشد، نهادهای حمایتی وجود نداشته باشد و فساد و بی‌برنامگی حاکم باشد، نتیجه‌اش می‌شود مادری که نمی‌داند برای فرزندش چه بپوشاند، یا پدری که با دستان خالی به خانه بازمی‌گردد.»

این همه درحالی است که بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، نزدیک به ۹۰ درصد از خانواده‌ها در افغانستان در سال ۲۰۲۵ با شوک‌های اقتصادی مواجه شده‌اند. این درصدی سال گذشته حدود ۶۵ درصد برآورد شده بود، این شوک‌ها شامل افزایش قیمت کالاهای اساسی، کاهش درآمد، بیکاری و کاهش دسترسی شهروندان افغانستان به خدمات اساسی است. از سوی دیگر، طالبان هیچ برنامه‌ای برای مهار فقر اقتصادی در کشور، روی دست ندارند. این گروه با قطع ارتباط با کشورهای کمک‌کننده و افزایش مالیات بر کسبه‌کاران دامنه فقر اقتصادی را در کشور گسترش داده‌اند. ملاهبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان نیز در پیام عیدی خود چیزی درباره کمک مستمندان به ناداران نداشته است.