افغانستان یکی از آلودهترین کشورهای جهان به ماینها و مهمات منفجرنشده است؛ میراث مرگباری که در بیش از چهار دهه جنگ و خشونت در مناطق مختلف این سرزمین جاگذاری شدهاند. از دوره تهاجم نیروهای شوروی سابق بر افغانستان در سال ۱۹۷۹ گرفته تا جنگهای داخلی دهه ۹۰ میلادی و سپس دو دهه نبرد میان طالبان و نیروهای ایتلاف و نظام جمهوری، میلیونها ماین و مواد انفجاری دیگر در سراسر خاک افغانستان کار گذاشته شده و همچنان از شهروندان این کشور قربانی میگیرند. قربانیان این تهدید خاموش عمدتاً کودکان، کشاورزان و چوپانها هستند. طالبان که اکنون بر افغانستان حاکماند، در دو دهه گذشته یکی از گروههایی بودهاند که در مناطق مختلف کشور به گونه گسترده ماینگذاری کردهاند. اکنون با کاهش کمکهای خارجی، عملیات ماینروبی در افغانستان به شدت کند شده است. این ماینها و مهمات منفجرنشده، هرازگاهی جان غیرنظامیان، به ویژه کودکان را میگیرند و افرادی که از انفجار این ماینها جان به در بردهاند، برخی اعضای بدنشان را از دست داده و یا از بیماریهای روانی جدی رنج میبرند.
دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد (یوناما) در گزارشی اعلام کرده که بیش از سه میلیون تن در افغانستان، در نزدیکی محلات و مناطق آلوده به مهمات منفجرنشده زندگی میکنند و هر لحظه زندگی آنها در خطر است. همچنان دفتر هماهنگی امور کمکهای بشری سازمان ملل متحد (اوچا) در ماه فبروری سال روان میلادی اعلام کرد که هر ماه حدود ۵۵ نفر، که ۸۰ درصدشان کودکاناند، بر اثر انفجار ماینها و مواد منفجرنشده جان خود را از دست میدهند. اوچا گزارش داده بود که با وجود تلاشهای گسترده موسسههای ماینروبی در طول چهار دهه، هنوز دو سوم ولسوالیهای افغانستان آلوده به ماین و مهمات منفجرنشده است.
به گفته این نهاد زیرمجموعه سازمان ملل، پس از به قدرت رسیدن طالبان، کمکهای خارجی به موسسههای ماینروبی کاهش یافته و فعالیت برخی از این سازمانها به دلیل تعلیق کمکهای مالی خارجی متوقف شده است. این سازمان اعلام کرده که برای ادامه عملیات پاکسازی و آموزش عمومی در سال ۲۰۲۵ به ۲۱.۹ میلیون دالر نیاز دارد.
آگاهان نظامی میگویند که ماینها و مهمات منفجرنشده نهتنها تهدیدی برای امنیت افراد غیرنظامی هستند، بلکه مانعی جدی در برابر بازسازی و توسعه مناطق آسیبدیده از جنگ نیز به شمار میروند. به باور آنان، حضور گسترده این مواد در زمینهای زراعتی، مسیرهای مواصلاتی و مناطق مسکونی باعث شده که فعالیتهای اقتصادی و دسترسی به خدمات اساسی با چالش جدی روبه رو شود و بدون پاکسازی کامل این تهدیدات، صلح و ثبات واقعی در افغانستان دستیافتنی نخواهد بود.
اسدالله ندیم، آگاه نظامی، میگوید که ماینهای کار گذاشتهشده در سالهای جنگ، هنوز هم در بسیاری از مناطق افغانستان، به ویژه روستاها و مسیرهای غیرپروژهای، فعالاند و به طور مداوم جان کودکان و بزرگسالان را میگیرند. او میافزاید که این تهدید نهفقط یک خطر امنیتی، بلکه یک بحران انسانی و توسعهای است که امنیت روانی و اجتماعی میلیونها افغان را به شدت مختل کرده است و مانعی بزرگ در برابر بازسازی اقتصادی، فعالیتهای زراعتی و رفتوآمد مردم به شمار میرود.
آقای ندیم تأکید میکند: «مسوولان داخلی و نهادهای بینالمللی مکلفاند به گونهی مشترک و هماهنگ برای پاکسازی این مواد مرگبار اقدام کنند؛ زیرا این موضوع تنها یک مشکل محلی نیست، بلکه تهدیدی جهانی برای حقوق بشری، امنیت غذایی و توسعه پایدار به شمار میرود.» او همچنین بر اهمیت آموزش و آگاهیدهی عمومی در مورد خطرات ماین و مواد منفجره تأکید میکند و میگوید که نبود برنامههای موثر آگاهیرسانی، کودکان و ساکنان مناطق دوردست را بیش از دیگران آسیبپذیر کرده است.
به باور او، ترکیب تلاشهای فنی در پاکسازی با برنامههای آگاهیدهی اجتماعی، تنها راه کاهش تلفات و تضمین امنیت نسبی برای نسلهای آینده در افغانستان است.
روانشناسان نیز میگویند که زندگی در مناطق آلوده به ماین، تأثیرات جدی روانی بر مردم، به ویژه کودکان دارد. به باور آنها، ترس دایمی از انفجار باعث اضطراب، افسردگی و اختلالات روانی شده و کودکانی که قربانی یا شاهد این حوادث بودهاند، بیش از دیگران آسیب میبینند.
زهرا سیاس، روانشناس، وضعیت روانی باشندگان مناطق آلوده به ماین را نگرانکننده توصیف میکند و میگوید که این افراد به طور مداوم در حالت ترس و نبود اطمینان زندگی میکنند و همین فشار روانی مزمن میتواند آثار جدی و درازمدت بر سلامت روان آنها بگذارد. به گفته او، بسیاری از باشندگان این مناطق، به ویژه کودکان و زنان، با اضطراب و نگرانی دایمی از وقوع انفجار زندگی میکنند و این وضعیت نهتنها بر روحیه، بلکه بر روابط خانوادگی و اجتماعی آنها نیز تأثیر منفی گذاشته است.
خانم سیاس میافزاید: «در چنین شرایطی، به مرور زمان نشانههای افسردگی، اضطراب و حتی اختلالهای روانی مزمن بروز میکند که ممکن است بدون درمان، سالها ادامه یابد.» به باور او، تمرکز صرف بر پاکسازی فیزیکی ماینها کافی نیست و همزمان باید برای کاهش آسیبهای روانی، خدمات گسترده رواندرمانی و مشاورهای به مردم ارایه شود.
ماینها و مهمات منفجرنشده، از خطرناکترین میراثهای جنگاند که سالها پس از پایان درگیریها نیز جان انسانها را تهدید میکنند. این مواد شامل ماینهای ضدتانک، بمبهای خوشهای، راکتها، گلولهها و سایر مواد منفجرهای است که به دلایل مختلف در زمان جنگ منفجر نشدهاند، اما هنوز فعال و مرگبار باقی ماندهاند.
در افغانستان، این مواد به شکل گسترده در مناطق روستایی، مزارع، چراگاهها، کنار جادهها و حتی نزدیک خانههای مردم وجود دارند. با گذشت زمان، پوششهای حفاظتی این مواد فرسوده شده و خطر انفجار خودبه خودی یا فعال شدن در اثر کوچکترین تماس را افزایش داده است. کودکان بیشترین قربانیان این مواد هستند؛ زیرا به دلیل کنجکاوی یا نبود آگاهی، ممکن است به اشیای انفجاری دست بزنند. در بسیاری از موارد، این انفجارها به قطع عضو، نابینایی یا آسیبهای شدید منجر میشود و نبود خدمات صحی مناسب، امکان تداوی و بازتوانی را نیز محدود کرده است.