با گذشت نزدیک به چهار سال از بازگشت طالبان به قدرت، این گروه هنوز نتوانسته مشروعیت بینالمللی کسب کند و هیچ کشوری تاکنون سلطهی طالبان را به عنوان حکومت به رسمیت نشناخته است. طالبان که به خاطر نقض گستردهی حقوق بشر، سرکوب رسانهها، حذف زنان از عرصههای عمومی و بیتوجهی به تعهدات بینالمللی با موجی از تحریمها و انزوای سیاسی از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده امریکا روبهرو هستند، حالا رویکرد سیاست خارجی خود را به سوی کشورهایی سوق دادهاند که در تقابل با واشنگتن قرار دارند؛ از جمله چین، روسیه و ایران. این چرخش آشکار، هم در سفرهای رسمی مقامهای بلندپایه طالبان به بیجینگ، تهران و مسکو نمایان است و هم در استقبال نسبی این کشورها از تعامل با طالبان. با این وصف، آگاهان امور سیاسی و فعالان حقوق بشر هشدار میدهند که تعامل کشورهای منطقه با طالبان میتواند مشروعیتبخشی این گروه را تقویت و نقض حقوق بشر توسط طالبان را عادیسازی کند.
بر اساس خبرنامههایی که از سوی طالبان منتشر شده است، در یک ماه گذشته دستکم هفت مقام بلندپایه طالبان در سطح وزیر و رییس به کشورهای چین، پاکستان، ایران، مسکو و دیگر کشورهای آسیای میانه سفر کردهاند. امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، در یک ماه گذشته به دو کشور مهم و رقیب سیاسی ایالات متحده، یعنی چین و ایران سفر کرده است. او ابتدا در رأس هیأتی به بیجینگ رفت و با وانگ یی، وزیر خارجه چین، دیدار کرد. در حاشیه این دیدار، نشست سهجانبهای با حضور متقی و وزرای خارجه چین و پاکستان نیز برگزار شد که تمرکز آن بر کاهش تنشهای مرزی و مسأله مهاجران افغان در پاکستان گزارش شده است.
سفر دیگر متقی به تهران انجام شده است. او در این سفر با عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، درباره مناسبات دوجانبه، امنیت منطقه و همکاریهای اقتصادی صحبت کرده است. متقی در تهران با رییسجمهور ایران نیز دیدار مختصر داشته است. افزون بر این، تماس تلفنی میان متقی و جی شنکر، وزیر خارجه هند نیز در همین ماه برقرار شده است. در کنار سفر مقامهای طالبان، در یک ماه گذشته چندین هیأت بلندپایه از کشورهای مخالف سیاستهای امریکا نیز به کابل آمدهاند.
با این حال، کارشناسان سیاسی به این باورند که طالبان پس از ناامیدی از احیای روابط سیاسی با امریکا، تلاش دارند از انزوای سیاسی خارج شوند و از کشورهای مخالف واشنگتن کسب مشروعیت کنند.
سمیر انگار، آگاه روابط بینالملل در صحبت با افغانستان آینده، میگوید: «این تعاملها بیشتر بر مبنای منافع ملی کشورها صورت میگیرد، نه به منظور به رسمیتشناختن طالبان. با این حال، جهتگیری آشکار طالبان به سمت کشورهایی چون چین، روسیه و ایران، بیانگر تدوین سیاست خارجی جدیدی است که بر مخالفت با نفوذ غرب استوار است.» به باور او، طالبان با درک این واقعیت که از حمایت امریکا و کشورهای غربی بیبهره ماندهاند، تلاش دارند با نزدیکی به قدرتهای شرقی، برای خود پشتوانه سیاسی و اقتصادی فراهم کنند. به گفته او، این روند گامهایی در راستای مشروعیتیابی غیررسمی است.
همچنان احمدخان اندر، دیگر آگاه سیاسی، نیز در صحبت با افغانستان آینده تأکید میکند که طالبان پس از سقوط نظام جمهوری، مسیر تازهای را در سیاست خارجی خود برگزیدهاند. او میگوید: «با وجود این که هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته، اما برخی دولتها در صدد راهاندازی پروژههایی در افغانستان هستند. این تعاملها با نگاه جیوپولیتیکی و اقتصادی انجام میشود، نه از منظر ارزشهای حقوق بشری.»
احمد خان اندر معتقد است که تحولات سیاسی در ایالات متحده، از جمله بازگشت دونالد ترامپ به قدرت بر سیاست امریکا در قبال طالبان تأثیر منفی گذاشته است. او تصریح میکند که در حال حاضر، واشنگتن بر چالشهای جهانی متمرکز است و این فرصت را برای طالبان فراهم آورده تا بدون مزاحمت جدی غرب، روابط خود را با قدرتهای منطقهای تحکیم کنند.
افزون بر این، فعالان حقوق بشر تعامل کشورهای همسایه با طالبان را نگرانکننده توصیف میکنند. ژولیا پارسی، فعال حقوق زن، میگوید که موج اخیر دیدارهای دیپلماتیک، نشانه تلاش آشکار طالبان برای خروج از انزوا و مشروعیتیابی غیررسمی است. او هشدار میدهد: «هرچند هیچ کشوری حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته، اما تعاملهای امنیتی و اقتصادی، به ویژه با چین، روسیه و ایران میتواند به نوعی پذیرش ضمنی این رژیم تعبیر شود.»
خانم پارسی تأکید میورزد که چنین تعاملهایی بدون فشار برای رعایت حقوق بشر، میتواند به تداوم سرکوب و تبعیض در افغانستان مشروعیت ببخشد. به باور او، طالبان با بهرهبرداری از منافع استراتژیک کشورها، کوشش میکنند چهره خود را در سطح بینالمللی تعدیل کنند.
این درحالی است که با سقوط نظام جمهوری شمار زیادی از کشور روابط محدودی با طالبان برقرار کرده بودند، اما برخی از کشورها در ماههای پسین روابط خود را با این گروه گسترش دادهاند. چین سفارت خود را در کابل فعال نگه داشته، روسیه سفیر جدید به کابل فرستاده و ایران نیز سطح تعاملات خود را با طالبان افزایش داده است. درحالی که طالبان به دلیل نقض گسترده حقوق بشر تاکنون از سوی هیچ کشوری به رسمیت شاخته نشده است. زنان در افغانستان زیر اداره طالبان از تحصیل و کار محروماند، رسانهها سرکوب شدهاند و اقلیتهای قومی و مذهبی هدف تصفیه قرار گرفتهاند. با این وصف، تعامل کشورهای منطقه با طالبان بدون مطالبه رعایت حقوق بشر از سوی این گروه، خطر مشروعیتیابی تدریجی طالبان را در پی دارد؛ مسألهای که نه تنها برای آینده افغانستان، بلکه برای نظام بینالمللی حقوق بشر، چالش جدی ایجاد خواهد کرد.