ازدواجهای زیر سن در افغانستان پدیدهی تازه نیست، اما در سالهای پسین با تسلط دوباره طالبان بر کشور بهویژه پس از بستهشدن مکاتب دخترانه، به گونه نگرانکنندهای افزایش یافته است. شماری از فعالان حقوق زن میگویند که فقر، محرومیت از آموزش، فشارهای سنتی و نبود قوانین اجرایی برای حمایت از کودکان، شرایطی را به وجود آورده که هزاران دختر، پیش از رسیدن به بلوغ فکری و جسمی، ناچار به ازدواج میشوند. به باور آنها، این ازدواجها نه بر اساس انتخاب؛ بلکه بر اساس اجبار و اضطرار شکل میگیرند و آیندهی تاریک برای نسلهای بعدی رقم میزنند.
فرخنده هاشمی، فعال حقوق زن معتقد است که پس تسلط طالبان بر افغانستان و بستهشدن دروازههای مکاتب به روی دختران، ازدواجهای زیر سن در کشور به گونه چشمگیری افزایش یافته است. او در صحبت با افغانستان آینده میگوید: «وقتی دختری از آموزش محروم باشد، دیگر نه آیندهای برای خودش میبیند و نه خانوادهاش امیدی به او دارد. در این حالت، ازدواج زودهنگام به یک راهحل اجباری تبدیل میشود؛ نه یک انتخاب آگاهانه.»
خانم هاشمی میافزاید که بسیاری از این دختران، معنای ازدواج را نمیدانند، اما به دلیل فقر خانواده و فشارهای سنتی، در نقش زن و مادر قرار میگیرند. به گفته او، نبود سازوکارهای قانونی برای پیگیری و مجازات ازدواجهای زیر سن نیز سبب شده تا این پدیده بدون ترس از پیامد حقوقی، ادامه پیدا کند.
این فعال حقوق زن اضافه میکند: «وقتی ملا امام قریه بدون هیچ ممانعتی عقد دختر ۱۲ یا ۱۳ ساله را جاری میکند، یعنی هیچ نهاد حامی حقوق کودک حضور ندارد. طالبان به عنوان سلطه حاکم خود بانی این ازدواجها است.»
همچنان سونیا محمدی، یکی دیگر از فعالان حقوق زن میگوید که افزایش ازدواجهای زیر سن پس از تسلط طالبان نه تنها ناشی از محرومیت آموزشی است؛ بلکه به شکل سیستماتیک تبدیل به ابزاری برای مهار حضور اجتماعی دختران شده است. به باور او، طالبان با بستن مکتبها، مسیر رشد فردی و استقلال فکری دختران را قطع کردهاند و در برخی از موارد خانوادهها از محیط ناامن و سرکوبگری که طالبان ایجاد کردهاند ترس دارند و با ازدواج دختران زیر سنشان مسوولیت خود را به فرد دیگری واگذار میکنند.

این فعال حقوق زن میافزاید: «این ازدواجها فقط یک تصمیم خانوادگی نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم سیاستی است که زنان را از صحنه حذف میکند. وقتی دختری را از آموزش محروم میکنید، او را به نقطهای میرسانید که ازدواج اجباری تنها گزینهاش باشد.» به سخن او، ازدواج زیر سن نه فقط نقض حقوق کودک؛ بلکه ابزاری برای تثبیت کنترل اجتماعی بر زنان در نظام طالبانی است که نسلهای بعدی را نیز متأثر خواهد ساخت.
با این حال، شماری از داکتران میگویند که ازدواجهای زیر سن پیامدهای جدی جسمی و روانی بالای دختران دارد. به گفته آنها، بیشتر دخترانی که در سنین پایین به ازدواج وادار میشوند، توانایی مقابله با فشارهای بارداری و زایمان را ندارند و در چنین شرایطی، بسیاری از این دختران با مشکلات شدید جسمی روبهرو میشوند که در اغلب موارد درمان آنها دشوار یا حتی ناممکن است.
داکتر نبیلا نایبخیل، متخصص امراض نسایی ولادی در یکی از شفاخانههای خصوصی کابل، میگوید که ازدواج زیر سن، بارداری در سنین پایین را به همراه دارد و این مسأله یکی از عوامل جدی مرگومیر مادران در افغانستان است. به گفته او، بدن یک دختر نوجوان از نگاه فیزیکی در سن پایینتر از ۱۸ سال، به طور کامل برای بارداری آماده نیست و این نارسایی میتواند منجر به عوارض شدیدی چون خونریزی، پارگی رحم، فشار بلند در بارداری و زایمانهای زودرس شود.
او میافزاید: «ما در شفاخانه با مواردی روبهرو میشویم که دختران بسیار جوان، حتی زیر پانزده سال، در وضعیت حاد برای زایمان مراجعه میکنند. بیشتر این دختران حتی نمیدانند بارداری چیست یا چطور از خود مراقبت کنند.»
در کنار آسیبهای جسمی، پیامدهای روانی این ازدواجها نیز بسیار عمیق و گاه جبرانناپذیر است. خجسته مرادی، روانشناس به این باور است که ازدواج در سنین پایین مثل متوقف کردن رشد روحی یک کودک است. او میگوید: «دختران زیر سن، در یک لحظه از عروسکبازی و رویاپردازی جدا میشوند و به دنیای زناشویی، بارداری و مسوولیت وارد میشوند. بسیاری از آنها دچار افسردگی مزمن، ترس اجتماعی و در موارد شدیدتری مصاب به اختلالهای روانی میشوند. برخی از آنها حتی تمایل به خودکشی پیدا میکنند.»
خانم مرادی خاطرنشان میسازد که بسیاری از این دختران با حس عمیق بیهویتی و احساس گناه زندگی میکنند؛ چون نه توان دفاع از خود را داشتهاند و نه کسی به صدایشان گوش داده است.
در همین حال، جامعهشناسان میگویند که ازدواجهای زیر سن بنیان خانواده را سست و جامعه را آسیبپذیر میسازد. به باور آنها دخترانی که بدون آمادگی فکری و مهارتهای لازم وارد زندگی مشترک میشوند، اغلب با طلاق و خشونتهای خانوادگی روبهرو میشوند. جامعهشناسان هشدار میدهند که بیشتر این دختران توان تربیت سالم فرزندان را ندارند و نسل بعدی نیز در همان چرخه بیسوادی و وابستگی باقی میماند که در نتیجه، ظرفیت اجتماعی کشور برای توسعه و ثبات به گونه چشمگیری کاهش مییابد.
محمدسالم یوسفی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این باره میگوید: «دخترانی که خود هنوز کودکاند، نمیتوانند مسوولیت همسری و مادری را بر دوش بگیرند. این ازدواجها به طلاق، خشونت خانوادگی، فرزندپروری ناکارآمد و وابستگی اقتصادی منجر میشود. دختر بدون آموزش، توان تصمیمگیری مستقل ندارد و در نتیجه نسل بعدی نیز با همان فقر فرهنگی و اقتصادی رشد میکند.»
این درحالی است که در سال گذشته میلادی، بخش زنان سازمان ملل متحد در گزارشی اعلام کرد که ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان باعث افزایش ۲۵ درصدی ازدواجهای زیر سن و ۴۵ درصدی فرزندآوری زودهنگام شده است.
این گزارش بر مبنای تحلیل و همکاری مشترک با سازمان بینالمللی مهاجرت و هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان (یوناما) تهیه شده و شامل مصاحبه با بیش از ۷۰۰ زن افغان در فاصله زمانی بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ میباشد که نشان میدهد، مرگومیر مادران نیز به همین علت تا ۵۰ درصد نسبت به سالهای قبل آن در افغانستان، افزایش یافته است.