با بازگشت طالبان به قدرت، نه تنها ساختارهای سیاسی و اجتماعی افغانستان دستخوش تغییر شد؛ بلکه سیمای فرهنگی این کشور نیز به‌شدت آسیب دید. در میان این تحولات، خاموشی جشنواره‌های هنری و فرهنگی، از برجسته‌ترین جلوه‌های این دگرگونی است؛ جشنواره‌هایی که پیش‌تر نماد پویایی اجتماعی، امید، خلاقیت هنری و همبستگی فرهنگی به شمار می‌رفتند، اکنون دیگر جایی در فضای عمومی کشور ندارند. شهروندان کشور می‌گویند که جشنواره‌ها بخش جداناپذیر فرهنگ محلی و حافظه جمعی آن‌ها بوده‌اند که امروز زیر سایه حاکمیت طالبان به خاموشی کشیده شده‌اند. آن‌ها از طالبان می‌خواهند به سرکوب فرهنگ محلی کشور پایان دهند. روان‌شناسان نیز هشدار می‌دهند که حذف جشنواره‌ها پیامدهای روانی عمیقی بر جامعه دارد. به گفته آن‌ها، جشنواره‌ها تنها محافل شادمانی نیستند؛ بلکه فرصتی برای تخلیه عاطفی، تقویت هویت جمعی و کاهش اضطراب‌های روزمره به شمار می‌روند.

لیلا یوسفی، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی، ممنوعیت جشنواره‌های هنری در افغانستان را نه‌تنها سرکوب فرهنگ؛ بلکه «انقطاع یک گفت‌وگوی اجتماعی» می‌داند. او باور دارد که این جشنواره‌ها برای مردم به‌ویژه نسل جوان، فرصتی برای ارتباط، بیان و همدلی بودند و اکنون با حذف آن‌ها، جامعه به سمت انزوا و خاموشی سوق داده شده است.

این روزنامه‌نگار می‌گوید که جشنواره‌هایی مانند دمبوره، گل بادام، گل سرخ یا گل ارغوان، تنها مراسمی برای تفریح و سرگرمی نبودند؛ بلکه فرصت‌هایی نایاب برای احیای هویت، تقویت گفت‌وگوی اجتماعی و پرورش نسل تازه‌ای از هنرمندان و اندیشمندان بودند. او می‌افزاید: «طالبان فقط با موسیقی و جشن مخالف نیستند؛ بلکه با هر نوع حیات فرهنگی و جمعی مخالف‌اند. وقتی جشنواره دمبوره در بامیان یا گل ارغوان در کابل برگزار می‌شد، آن‌جا فقط هنرمند نمی‌درخشید؛ بلکه مردم امید را تجربه می‌کردند و حالا این امید خاموش شده است.»

یوسفی به این باور است که بسیاری از این جشنواره‌ها، مانند جشنواره موسیقی بامیان، برای نخستین بار پس از دهه‌ها جنگ، فرصت‌هایی خلق کرده بودند که مردم از قوم‌ها و مناطق مختلف در یک فضای صلح‌آمیز گردهم آیند. او که خودش نیز چندین بار در چنین جشنواره‌ها به عنوان بیننده شرکت کرده است، علاوه می‌کند: «این‌ها فقط جشن نبودند، نوعی مبارزه فرهنگی برای بازسازی افغانستان پس از سال‌ها جنگ و ویرانی بودند و امروز با ممنوع شدنشان، آن پروژه بازسازی فرهنگی هم متوقف شده است.»

پیش از بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان هر سال گواه جشنواره‌های فرهنگی و طبیعی بزرگی بود. از گل بادام در دایکندی گرفته تا جشنواره گل ارغوان در کابل و دمبوره در بامیان و میله گل سرخ در بلخ. این جشنواره‌ها با موسیقی، شعر، رقص و نمایش صنایع دستی، نماد امید و همبستگی مردم بودند. در ولایت دایکندی، جشنواره گل بادام سال‌ها به عنوان نمادی از شکوفایی طبیعت و فرهنگ برگزار می‌شد.

آغاز این جشن به سال ۱۳۹۰ بازمی‌گردد و در سال ۱۳۹۶ به عنوان جشنواره فرهنگی و ملی به‌صورت رسمی در وزارت اطلاعات و فرهنگ آن زمان، ثبت شد. نهادهای محلی، شاعران و فعالان مدنی دایکندی برای نخستین‌بار با همکاری جامعه مدنی آن را راه‌اندازی کردند. زنان با پوشیدن لباس‌های محلی، محصولات دست‌دوز خود را عرضه می‌کردند و گروه‌های موسیقی محلی صدای رباب و دمبوره را در دامنه کوه‌های نیلی طنین‌انداز می‌کردند. اما این جشن پس از سال ۲۰۲۲ به دستور شفاهی مقامات محلی طالبان، لغو شد.

در کابل، جشن گل ارغوان که در دامنه‌های تپه وزیر محمداکبرخان برگزار می‌شد و برای نخستین بار در اوایل دهه ۱۳۹۰ خورشیدی برگزار شده بود، یکی از نمادهای شهری کابل در بهار بود. خانواده‌ها، شاعران، هنرمندان و دانشجویان برای چند ساعت از هیاهوی شهر فاصله می‌گرفتند و در هوای تازه، در کنار غرفه‌های صنایع دستی و موسیقی زنده با هنر و طبیعت آشتی می‌کردند. این جشن نیز در سه سال پسین آن‌چنانی که قبلاً برگزار می‌شد، نشده است.

روحینا رویش، شاعر جوان و دانشجوی کارشناسی ارشد در ایران، ممنوعیت جشنواره‌های فرهنگی و هنری در افغانستان را «فاجعه خاموش برای روح جمعی جامعه» توصیف می‌کند. او، می‌گوید: «طالبان با بستن دروازه‌های جشنواره‌ها و خاموش ساختن صدای هنر، در واقع تلاش دارند که حافظه فرهنگی مردم را پاک کنند.» به باور او، هنر و ادبیات تنها راه تنفس برای مردمی است که زیر فشارهای اجتماعی و سیاسی له شده‌اند و با حذف این فضاها، امید و انگیزه از نسل جوان گرفته می‌شود.

رویش خاطرنشان می‌سازد که جشنواره‌هایی چون گل ارغوان و دمبوره، تنها رویدادهای تفریحی نبودند؛ بلکه بازتابی از هویت، مقاومت و پیوند فرهنگی مردم افغانستان به شمار می‌رفتند.

در بامیان، جشنواره موسیقی مشهور به جشنواره دمبوره یکی از برجسته‌ترین رویدادهای هنری کشور بود که با حضور هنرمندان داخلی و گاهی مهمانان خارجی، نقش بزرگی در ترویج هنرهای محلی و تشویق جوانان به موسیقی ایفا می‌کرد. اما پس از تسلط طالبان، گروه‌های موسیقی از هم پاشیدند، هنرمندان متواری شدند و هیچ برنامه‌ای در این زمینه برگزار نشده است.

در ولایت بلخ نیز میله گل سرخ یا جشن گل سرخ که در باغ بابر و صحن روضه برگزار می‌شد، با رقص‌های محلی، نمایشگاه‌های صنایع دستی و اجراهای هنری، صدها بازدیدکننده را جذب می‌کرد. این جشن هم از سال ۲۰۲۲ به این‌سو طبق دستور مستقیم رهبر طالبان ممنوع شده است. حتی جشن‌های سنتی مانند جشنواره گندم و زعفران در هرات و جشنواره میوه و محصولات زراعتی در قندهار نیز از تقویم رسمی حذف شده‌اند.

خیرالدین پاینده، روان‌شناس، باور دارد که حذف جشنواره‌های فرهنگی نه تنها فضای هنری افغانستان را به خاموشی کشانده، بلکه سلامت روانی جامعه را نیز به شدت آسیب زده است. او به افغانستان آینده می‌گوید: «جشنواره‌ها فقط محفل شادی نبودند؛ بلکه نقش مهمی در تخلیه عاطفی، تقویت هویت جمعی و کاهش اضطراب‌های روزمره داشتند. حالا که این روزنه‌های امید بسته شده، افسردگی و انزوا در میان جوانان، به‌ویژه زنان، افزایش یافته است.»

آقای پاینده، تأکید می‌کند که هنر و موسیقی بخشی از درمان غیرمستقیم روان انسان است و حذف آن‌ها از جامعه، همانند حذف آکسیجن از محیط زندگی است.

طالبان با صدور هشدارهای امنیتی، فشار بر برگزارکنندگان و تهدیدهای غیررسمی، فضای برگزاری جشنواره‌ها را مختل ساخته‌اند. با تسلط طالبان بر کشور در ماه آگست ۲۰۲۱، بسیاری از مکان‌های فرهنگی مانند مرکز فرهنگی فرانسه، کافه‌های هنری، کتابخانه‌ها و سینماهای کوچک نیز تعطیل شده‌اند.

امروز در افغانستان، گل‌ها در سکوت می‌رویند، موسیقی به خاطره‌ها پیوسته و هنرمندان یا در حاشیه زیست می‌کنند یا در تبعید برای زنده نگه‌داشتن صدای خود تلاش دارند. فرهنگ و هنر افغانستان، قربانیان خاموش یک رژیم تمامیت‌خواه هستند که نه تنها سیاست؛ بلکه روح ملت را هدف گرفته است.