در روزهایی که صدای خنده و شادی در خیابانهای افغانستان خاموش شده بود، تیم نوجوانان فوتسال افغانستان، امید را دوباره به دلهای شکسته مردم بازگرداند. پیروزی این تیم نه تنها بر روی میدان بازی رقم خورد، بلکه در قلب میلیونها افغان در سراسر جهان نیز به دست آمد از کوچههای کابل و هرات گرفته تا میدانهای پکتیا و خوست، و از پاریس تا نیویورک و واشنگتن.
شاید هیچ دولتی در چندین دههی گذشته نتوانسته بود به این اندازه مردم افغانستان را متحد سازد.
آنچه جمهوریت با شعارهای سیاسی نتوانست انجام دهد، جوانانی از نسل پس از جنگ، با توپ و عشق و غیرت انجام دادند.
این تیم، با بازیاش، یک ملت خسته را دوباره به یاد آورد که هنوز هم میتوان ایستاد، جنگید، و پیروز شد — بیآنکه به قدرت یا سیاست تکیه کرد. آنان ثابت کردند که قهرمانی فقط در میدان نیست، در قلب ملتی است که هنوز امید را فراموش نکرده است.
بازیکنان نوجوان، با چشمان پر از رویا و دلهایی آکنده از عشق به پرچم، پس از قهرمانی در رقابتهای آسیایی، مسیر تازهای از وحدت و غرور ملی را گشودند. آنان در پکتیا و خوست در میان سیل مردم مورد استقبال قرار گرفتند و قرار است راهی هرات شوند؛ شهری که بیصبرانه چشمبهراه فرزندان قهرمان خود است.
اما آنچه این پیروزی را متفاوت ساخته، فقط جام قهرمانی نیست بلکه موجی از همبستگی است که سراسر کشور را درنوردیده است.
در کابل، مردان و زنان، دختران و پسران، بیاعتنا به سایه سنگین محدودیتها، به خیابانها آمدند. زنان با چشمان اشکآلود اما لبخند بر لب، به استقبال قهرمانان حضور پیدا کردند؛ تصاویری که سالهاست از کابل به فراموشی سپرده شده بود، بار دیگر جان گرفت. آنها در برابر ترس ایستادند و برای دقایقی، کابل دوباره شهر زندگی شد.
در شبکههای اجتماعی، افغانهای مهاجر در اروپا و آمریکا با شور و شوق از این پیروزی نوشتند. در پاریس، جمعی از جوانان افغان در میدان جمهوری پرچم افغانستان را برافراشتند و فریاد زدند: «افغانستان زنده است!» در تورنتو و واشنگتن، افغانها جشن گرفتند؛ جشن برای تیمی که نه تنها بر حریفان ورزشی پیروز شد، بلکه دیوارهای بیاعتمادی، ناامیدی و جدایی را نیز فرو ریخت.
امشب افغانستان شاید هنوز زخمی باشد، اما صدای شادی در پکتیا، خوست، هرات و کابل، زمزمهای است از بازگشت زندگی.
تیمی از نوجوانان به میدان رفت، اما با خود روح یک ملت را بیدار کرد.



