در دل خاطرات بوی منتو و گرمای بولانی، طوبا آدینه، نویسندهی افغان-امریکایی، دنیای ویژهای را برای فرزندان خودش و کودکان مهاجر افغان در سراسر جهان خلق کرده است؛ دنیایی که از دل آشپزخانه، قصهگویی، محبت و فرهنگ افغانستان میجوشد و به صفحاتی شاد، شاعرانه و آموزنده تبدیل میشود. طوبا آدینه جاو، متولد کابل، پایتخت افغانستان است و کودکیهایش را در ایالت کالیفرنیای امریکا در شهر آلامیدا سپری کرده. او دانشآموختهی رشته ارتباطات و روابط عامهی دانشگاه دولتی کالیفرنیای است و در حال حاضر در شرکت داروسازی «جننتک/روش» در بخش سرطانشناسی و خونشناسی وظیفه اجرا میکند.
پدر و مادرش، ابراهیم محمد آدینه و انیسه آدینه، ۴۵ سال پیش از امروز در سال ۱۹۸۰ میلادی افغانستان را ترک کردند و به ایالات متحده سفر کردند؛ سفری که مسیر زندگی طوبا را از ریشههای سنتی به جهان چندفرهنگی و مدرن پیوند زد. اما آن چه طوبا را از دیگران متمایز میسازد، نه تنها سواد و کار حرفهای اوست؛ بلکه صداقت و علاقهی صمیمانهای است که در قصههای کودکانهاش جاری است. او نویسندهی دو کتاب موفق برای کودکان با نامهای «من، مامان و منتو» و «من، مامان و بولانی» است. این کتابها نه تنها روش آمادهسازی غذای افغانی را بازتاب میدهند؛ بلکه دریچهای هستند به قلب یک خانوادهی مهاجر افغان و بهانهای برای بازآفرینی گرما و فرهنگ وطن.
طوبا آدینه جاو در صحبت با افغانستان آینده، ریشهی این دو اثر فرهنگی را چنین شرح میدهد: «ایده از دل یک خواست عمیق برای آگاهسازی مثبت دربارهی کشورم، فرهنگم و قصهها و بویهای دوران کودکی و خانهام آمد. میخواستم بخشی شاد و سرشار از عشق از افغانستان را برای فرزندانم حفظ کنم.» او این کتابها را نه تنها برای فرزندان خودش؛ بلکه برای همهی کودکان افغان در مهاجرت نوشته است؛ کودکانی که در لابهلای فرهنگها گم میشوند و نیاز دارند خانه، زبان و طعم وطن را دوباره پیدا کنند: «کتابهایم برای کودکانی است که میخواهند زیبایی یک فرهنگ متفاوت را از زاویهی آشپزی و غذا ببینند.»
طوبا بدون هیچ نقشهی راه قبلی، قدم در دنیای نشر مستقل گذاشت و با چالشهایی چون تردید درونی و خطاهای ناشی از ناآگاهی از فرایند نشر روبهرو شد، اما او همهی این اشتباهات را به تجربه و قدرت تبدیل کرد: «هر اشتباهی برایم به درسی تبدیل شد، ولی همهاش ارزشش را داشت.» آنچه کتابهای او را غنیتر میسازد، بهرهگیری از خاطرات واقعی اوست. تجربههای او در کودکی با مادرش در آشپزخانه، اکنون در شکل رابطهاش با فرزندانش ادامه دارد. لحظههایی مانند پاککردن چکه از صورت پسر، خواندن دعا با خانواده، یا ذکر آیات قرآن در کتاب، همه نمادهاییاند از پیوند او با گذشته و حافظهی فرهنگی: «این لحظهها برای من سنگینترین بار عاطفی را دارند. مرا به یاد همه چیزهایی میاندازند که با خود از گذشته حمل میکنم.»
طوبا از نوشتن به عنوان ابزاری برای مقاومت یاد میکند: «نوشتن یعنی به یادسپردن، یعنی ایستادگی در برابر حذفشدن. وقتی داستانهای خود را روایت میکنیم، به ویژه به عنوان زنان، قدرت را دوباره به دست میگیریم.» او باور دارد که ادبیات زنان افغان با وجود سانسور، تبعید و سکوت اجباری، در حال احیا و صعود است: «ادبیات زنان افغان از خاکستر برخاسته است… صدای ما راهش را به صفحه پیدا کرده و جهان دارد گوش میدهد.»
طوبا آدینه جاو زن افغانتبار بزرگشده در امریکا، توانسته از تضاد دو جهان برای خلق روایتهایی استفاده کند که هم برای کودک افغان در تبعید الهامبخش است و هم برای خوانندهی جهانی پنجرهای است به زندگی و امید یک ملت. او میگوید: «اینجا آزادی نوشتن، حرفزدن و فعالبودن را دارم؛ آزادیهایی که میدانم بسیاری از خواهران افغانم در وطن هنوز برایشان مبارزه میکنند.»
فرزندانش بزرگترین مشوقهای زندگی او هستند. در نخستین مراسم رونمایی از کتابش، فرزندانش تابلویی را با دست خود ساخته و برای مادرشان هدیه دادند، حالا طوبا آدینه این تابلو را در همهی برنامههایش باخود میبرد: «آن تابلو از هر چیزی برایم باارزشتر است.» او اکنون مشغول نگارش کتاب سوم است؛ وعدهای که به کوچکترین پسرش داده و در آن نیز بازهم فرهنگ افغانستان نقش مرکزی دارد.
طوبا آدینه جاو برای زنانی که در آغاز راه نویسندگی قرار دارند پیام سادهای دارد: «از هیچ شروع کنید، حتی یک جمله هم میتواند آغاز باشد. صدای شما بیش از آنچه تصور میکنید، اهمیت دارد. قلم را بردارید و به خودتان باور داشته باشید.» او همچنان خطاب به کودکان افغان و خوانندگانش میگوید: «هیچگاه از خواندن دست نکشید و رویاهای بزرگ ببینید.»
افغانستان، سرزمینی با پیشینهای غنی از فرهنگ، زبان و هنر، در دهههای اخیر بیشتر با جنگ، مهاجرت و ویرانی در جهان شناخته شده است. میلیونها افغان، به ویژه پس از اشغال شوروی سابق در سال ۱۹۷۹ میلادی، مجبور به ترک وطن شدند و در گوشهوکنار جهان زندگی تازهای را آغاز کردند. با این حال، در دل این مهاجرت اجباری، تلاشهایی برای حفظ هویت، زبان و فرهنگ همچنان زنده مانده است؛ تلاشهایی که گاه در سکوت خانههای مهاجران و گاه در قالب هنر، ادبیات و قصهگویی شکوفا شدهاند.
طوبا آدینه جاو، یکی از هزاران کودک افغان متولد کابل است که پس از مهاجرت خانوادهاش به ایالات متحده در دههی ۱۹۸۰، در امریکای شمالی بزرگ شده است. او نمایندهی نسلی است که در میان دو جهان پرورش یافته؛ با ریشههایی عمیق در فرهنگ افغانستان و زیست در جامعهای غربی. این دوگانگی فرهنگی، نه تنها هویت پیچیدهای برای او رقم زده؛ بلکه برای او به منبع الهام جهت نوشتن نیز تبدیل شده است.
در سالهایی که رسانههای جهانی افغانستان را تنها از دریچهی خشونت، فقر و تبعیض روایت کردهاند، طوبا آدینه با خلق کتابهای کودکانهای همچون «من، مامان و منتو» و «من، مامان و بولانی» کوشیده تصویر تازه، لطیف و انسانی از افغانستان و خانوادههای مهاجر افغان ارایه کند. آثار او نه تنها بازتاب یک خاطره یا دستور آشپزی؛ بلکه تلاشی برای ثبت فرهنگی است که در خطر فراموشی قرار دارد.
طوبا بخشی از موج تازهای از زنان نویسندهی افغان است که با وجود محدودیتها، تبعید یا سانسور، صدای خود را بر کاغذ میآورند و در برابر خاموشی مقاومت میکنند. در دورانی که صدای زنان افغان در داخل کشور هر روز خاموشتر میشود، نویسندگانی چون طوبا آدینه جاو، بار روایت، حافظه و امید این زنان را بر دوش گرفتهاند.