در نزدیک به چهار سال حاکمیت طالبان بر کشور، نظام آموزشی افغانستان دگرگونی بنیادین و غیرمنتظرهای را تجربه کرده است. این دگرگونی به جای رشد علمی به گسترش نامتوازن مراکز آموزشی منجر شده است. وزارت معارف زیر اداره طالبان اعلام کرده که از زمان بازگشت این گروه به قدرت، نزدیک به ۲۳ هزار مدرسه دینی در سراسر کشور تأسیس شده است. در مقابل، آمارهای این وزارت نشان میدهد که در مدتزمان مشابه تنها ۲۶۹ باب مکتب در سراسر کشور ساخته شده است؛ رقمی که در مقایسه با ایجاد مدارس دینی بسیار ناچیز است. با این وصف، شهروندان کشور با انتقاد از رشد نامتوازن مراکز آموزشی، میگویند که این روند میتواند افغانستان را از مسیر توسعه علمی، اقتصادی و اجتماعی منحرف بسازد. همچنان فعالان حقوق بشر هشدار میدهند که طالبان با این اقدام، عملاً یک «کودتای نرم» را علیه علوم مدرن راهاندازی کردهاند که پیامدهای ناگواری برای آینده کشور در پی خواهد داشت.
لیلا احمدی، آموزگار در یکی از مکتبهای دولتی شهر کابل، در صحبت با افغانستان آینده میگوید که ایجاد این همه مدرسه دینی از سوی طالبان برایش نگرانکننده است. به گفته او، تمرکز یکجانبه بر آموزشهای دینی بدون درنظر گرفتن علوم مدرن و فناوری نوین، آینده افغانستان را به سوی تاریکی سوق میدهد. او میافزاید: «هیچگاه نمیتوان یک مدرسه دینی را جای مکتب رسمی گرفت. در مکاتب عصری، ریاضی، ساینس، جغرافیه، تاریخ و زبانهای خارجی تدریس میشوند که برای پیشرفت نسل جدید ضروری است.»
این آموزگار ادامه میدهد که طالبان به دنبال تربیت نسلی مطابق با ایدیولوژی خود هستند و نمیخواهند ذهنهای منتقد و خلاق در کشور پرورش یابند. او میافزاید: «نسل آینده با یکطرفهسازی آموزش، از جهان عقب میماند. نه اقتصاد میفهمد، نه تکنالوژی و نههم رعایت حقوق بشر. کودکان ما با رفتن به مدرسه تنها یک زاویه محدودی از زندگی را خواهند دید و بس.»
همچنان زینب صافی، دانشآموز صنف هشتم مکتب است که به دلیل محدودیتهای طالبان، خانهنشین شده است. او که از وضعیت کنونی ناراضی به نظر میرسد، با انتقاد از رشد نامتوازن مدارس دینی در برابر مکاتب عصری میگوید: «طالبان میخواهند ذهن ما بسته بماند. نمیخواهند ما پیشرفت کنیم. برایشان بهتر است که مردم نادان باشند. ما به نسل ضعیففکر و بیمهارت میرسیم که نمیتوانند کار کنند و اقتصاد را پیش ببرند.»
عبدالحلیم، دکاندار در شهر قندهار، از آموزش امور دینی در مدارس استقبال میکند، اما بر توازن میان آموزش مدرن و دینی تأکید دارد. او میگوید: «ما مکتب هم نیاز داریم. مکتب عصری ضروری است، مخصوصاً برای فهمیدن حساب، تجارت و دنیای امروزی. اگر فقط دین یاد بگیرند، بچهها نمیتوانند در دنیای امروزی کار پیدا کنند. خواست ما این است که به فرزندان ما زمینه آموزش دینی و علوم عصری هر دو فراهم شود.»
در همین حال، فعالان حقوق بشر از رشد نامتوازن مراکز آموزشی در افغانستان زیر اداره طالبان انتقاد میکنند. آنها میگویند که این روند به شکل مهندسیشده از سوی طالبان اجرا میشود و آیندهی نسل جوان کشور را به سوی تاریکی میکشاند.
طوبا ولیزاده، فعال حقوق بشر مقیم فرانسه، میگوید که این مدارس عملاً مراکز تربیت نیروی وفادار به تفکر طالبانیاند: «به جای پرورش انسانهای آزاداندیش، افرادی ساخته میشوند که جهان را فقط از عینک طالبان ببینند. رشد مدارد و بیتوجهی به مکاتب عصری شکاف جنسیتی و طبقاتی را در کشور شدیدتر میسازد. به باور من، این کودتای نرم علیه نظام آموزشی مدرن است که توسط طالبان راهاندازی شده است.»
این واکنشها در حالی مطرح شده که وزارت معارف زیر اداره طالبان اعلام کرده در جریان سه سال گذشته، حدود ۲۲ هزار و ۹۷۲ مدرسه دینی در سراسر کشور ایجاد شده است. بر اساس آمار این وزارت، در این مدارس دینی بیش از ۲۱۶ هزار طلبه مرد و حدود ۹۱ هزار طلبه زن مشغول فراگیری علوم دینی هستند. در مقابل، آمارهای این وزارت نشان میدهد که در همین بازه زمانی تنها ۲۶۹ مکتب در سراسر افغانستان ساخته شده است. این رشد نامتوازن مراکز آموزشی، انتقاد گسترده شهروندان را در پی داشته؛ به ویژه از آن جهت که طالبان فعالیت مکاتب متوسطه و لیسهها را به روی دختران بسته و آنها را از تحصیل در دانشگاهها نیز محروم ساختهاند، درحالی که تمرکز خود را بر گسترش سریع مدارس دینی معطوف کردهاند.
آموزش در مدارس دینی همواره با نگرانی از رشد افراطگرایی دینی و محرومیت از مزایای علوم مدرن همراه بوده است. بسیاری از شهروندان کشور باور دارند که مدارس دینی هیچگاه نمیتوانند جای مکاتب مدرن را بگیرند.
قیس، جوان ۲۵ ساله و فرزند یکی از ملاهای مدارس دینی در منطقه ترهخیل کابل، است. او که خودش نیز دانشآموز یک مدرسه دینی میباشد، شرایط آموزشی در این مدارس را از دید خود بهتر از مکاتب عصری میداند. او میگوید: «در مدرسه ما هیچ چیزی به جز حقیقت اسلام درس نمیخوانیم. از زمانی که وارد اینجا شدهام، فقط قرآنکریم، حدیث، فقه و تاریخ جهاد میآموزیم. ما در اینجا از ابتدا با درسهای اخلاق اسلامی تربیت میشویم تا در میدان جنگ علیه کفار پیروز شویم.» به گفته او، تمرکز اصلی در این مدارس بر مضامین فقه حنفی، عقیده اسلامی، سیره پیامبر اسلام و جهاد است و هیچ توجهی به علوم مدرن مانند ریاضی، فزیک یا کیمیا نمیشود.
همزمان با توسعه سریع مدارس دینی، سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی بارها نسبت به محدودیتهای آموزشی بر دختران افغان ابراز نگرانی کردهاند. آنها معتقدند که گسترش مدارس دینی بدون ارایه آموزشهای مدرن و علمی، میتواند به شکاف آموزشی میان نسلهای آینده افغانستان و عقبماندگی علمی این کشور منجر شود. طالبان اما بدون توجه به پیامدهای اقدامات خود به رشد مدارس دینی و ستیز با مکاتب و آموزش دختران ادامه میدهند.