در سرزمینی که صدای دختران از صنف‌های آموزشی، صحنه‌های کار و فضای عمومی حذف شده است، اکنون همین صداها با تصاویر، روایت‌ها و خلاقیت‌ها از پشت قاب‌های کوچک تلفن‌های همراه دوباره شنیده می‌شود. دخترانی که روزگاری دانشجو، کارمند یا هنرمند بودند، اکنون در چهاردیواری‌های خاموش خانه‌ها دوربین به ‌دست گرفته‌ و از روزمرگی‌های خود در فضای مجازی سخن می‌گویند و پول به دست می‌آورند. از آشپزی، نقاشی، آموزش زبان و هنر گرفته تا تأملات ساده در گوشه‌های خانه، تصاویری که شاید بی‌ادعا باشند، اما حامل پیام روشن‌ است این که «ما هنوز این‌جا هستیم». این دختران جوان در دل محدودیت‌های سنگین اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، شبکه‌های اجتماعی را به ابزاری برای حضور، مقاومت و حتی درآمدزایی تبدیل کرده‌اند.

بسیاری از این دختران، بی‌صدا اما پرتوان از طریق تولید و اشتراک‌گذاری محتوا به استقلال اقتصادی دست یافته‌اند و گاهی حتی چرخ اقتصادی زندگی خانواده را نیز به حرکت انداخته‌اند. آن‌ها با جسارت، تصویر تازه‌ای از زن معاصر جامعه‌ای به ‌شدت بسته افغانستان ارایه می‌دهند و دنبال مستندسازی روزمرگی‌های خود زیر پرچم سرکوب‌گر طالبان هستند.

میترا فروغ، دختر ۲۳ساله‌، یکی از جوانانی است که به دلیل محرومیت از فضای عمومی، به فضای مجازی روی آورده. او دانش‌آموخته رشته اقتصاد از دانشگاه کابل است و پیش از روی کار آمدن رژیم طالبان، در یکی از نهادهای خصوصی وظیفه اجرا می‌کرد. او این روزها شهری را به تصویر می‌کشد که به ‌گفته خودش هر گوشه آن حکایتی دارد. کابل برای او فقط یک پایتخت نیست؛ بلکه مجموعه‌ای‌ از خیابان‌های خاک‌آلود، کافه‌های تازه‌ساخت و خلوت، ساختمان‌های نیمه‌فرو‌ریخته، فروشگاه‌های شیشه‌ای مدرن و ‌پس‌کوچه‌هایی است که زمان در آن‌ها توقف کرده. از دید او این شهر جایی ا‌ست که گذشته، حال و رویای آینده در کنار نفس می‌کشند.

میترا یک سال پیش، وقتی برای اولین بار حساب کاربری در اینستاگرام باز کرد، فکر نمی‌کرد که روزی همین صفحه‌ی کوچک به بزرگ‌ترین دریچه‌ای برای بیان احساسات و مقاومت در برابر خاموشی تبدیل شود. او کارش را با عکس‌برداری از درختان در حال برگ‌ریزی و خانه‌های گلی قدیمی شروع کرد. این دختر جوان می‌گوید: «علاقه‌ام به عکاسی از سال‌ها پیش بود، اما هیچ ‌وقت فکر نمی‌کردم جدی دنبالش کنم. اکنون، دوربینم تنها چیزی‌ است که به من حس زندگی می‌دهد.»

فروغ در ‌پس‌کوچه‌های فراموش‌شده شهر به دنبال زیبایی‌های پنهان می‌گردد و از خیابان‌ها، ساختمان‌ها و روزمرگی‌های مردم نوارهای کوتاه تصویری آماده می‌کند و آن را در صفحه انستاگرامش به‌ اشتراک می‌گذارد. تصاویرش ترکیبی ا‌ست از طبیعت و نشانه‌های فرهنگی، بازماندگان یک گذشته‌ی پرفرازونشیبی که اکنون در قاب‌های اینستاگرامی او دوباره زنده می‌شوند. او می‌افزاید: «کابل خسته است و رنگ ‌باخته، اما هنوز هم زیبایی دارد. من می‌خواهم آن چهره‌ فراموش‌شده را به مردم نشان بدهم. حتی اگر یک دختر محروم از درس و تحصیل از دیدن کارم انرژی بگیرد، برایم کافی ا‌ست.»

او در انستاگرام، در جریان یک سال فعالیت‌اش نزدیک به ۷ هزار دنبال‌کننده را به خود جذب کرده و برایش فرصتی فراهم کرده تا از طریق تبلیغات لباس و معرفی برندهای کوچک، به درآمد برسد: «هرچند درآمدم از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به ویژه انستاگرام که آن را جدی دنبال می‌کنم و تولید محتوا می‌کنم زیاد نیست، اما برای من مثل یک روزنه‌ی استقلال است. حالا بخش زیادی از نیازهای شخصی‌ام را با عاید ناشی از انستاگرام تأمین می‌کنم و گاهی می‌توانم اندکی به خانواده‌ام هم کمک کنم. حس خوبی دارد وقتی می‌توانی بگویی که برای ایستادن روی پای خودت به کسی وابسته نیستی.»

در کنار عکاسی از طبیعت و مکان‌های تاریخی، میترا بخشی از محتوای خود را به مستندسازی روزمرگی زنان و دختران اختصاص داده است؛ نماهایی از زندگی خاموش ولی پرجنب‌وجوش زنانی که همچنان در حال تلاش‌اند. او می‌گوید که فعالیت‌هایش در شبکه‌های اجتماعی بی‌چالش نیست و تولید محتوا نیز در شرایط کنونی که زنان از رفتن به مکان‌های مانند پارک‌ها ممنوع شده‌اند، دشوار است: «من دوست دارم از هر گوشه‌ی کابل عکاسی کنم و ویدیو بگیرم و آن را به اشتراک بگذارم. اما زنان از رفتن به پارک، باغ‌وحش، موزیم و حتی مکان‌های تاریخی ممنوع شده‌اند. من از این مکان‌ها نمی‌توانم برای شبکه‌های اجتماعی محتوا تولید کنم. گاهی فقط از دیوار پشت سر این مکان‌ها ویدیو می‌گیرم و به نوعی نشان می‌دهم که زنان از دیدن این زیبایی‌ها محروم شده‌اند.»

بیشتر دنبال‌کنندگان میترا در اینستاگرام، کاربران شبکه‌های اجتماعی در داخل افغانستان است و یک تعداد آن‌ها افغان‌هایی هستند که در کشورهای همسایه، اروپا و یا امریکا زندگی می‌کنند. میترا به دلیل برخی از مشکلات در مبادلات بانکی در افغانستان، با کمک بستگان و دوستانش در خارج از کشور حقوق خود را دریافت می‌کند.

این تنها میترا نیست که با لنز دوربین و اشتراک‌گذاری ویدیوها در شبکه‌های اجتماعی در بازآفرینی زندگی سعی دارد. دختران دیگری نیز هستند که هر کدام با سبک خاص در دل سکوت و سایه‌ها، روایت‌گر مقاومت‌ زنان‌اند. یکی از آن‌ها ثریا بهادری است؛ دختری که نه تنها با تصویر؛ بلکه با واژه‌ها، دکلمه‌ها و شعرها، صدایی شده برای آن‌هایی که سال‌هاست از فریاد بازمانده‌اند.

ثریا بهادری، دختر ۲۵ ساله‌ای از دل کوهستان‌های آرام ولی رنج‌دیده اکنون تنها با یک تلفن ساده، صدای زنانی را بازتاب می‌دهد که دیگر مجالی برای گفتن ندارند. او از بدخشان است و از آن‌جا در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کند؛ جای دور، اما با دل نزدیک به درد مشترک نسلش. او زمانی دانشجوی سال سوم رشته فلسفه و جامعه‌شناسی در دانشگاه بدخشان بود؛ دختری با رویاهای آکادمیک و مشتاق مطالعه، اما با آمدن طالبان درهای دانشگاه به رویش بسته شد و دفتر آرزوهایش نیمه‌کاره باقی ماند.

نزدیک به یک سال است که ثریا با صدای نرم، اما مطمین پشت تلفن‌اش می‌نشیند و شعر می‌خواند؛ گاه با اشک، گاه با لبخند و این ویدیوهای ساده را در حساب‌های کاربری‌اش در اینستاگرام و تیک‌تاک نشر می‌کند. اکنون، او بیش از ده‌هزار دنبال‌کننده در اینستاگرام و نزدیک به دو هزار دنبال‌کننده در تیک‌تاک، دارد. اما تمرکز اصلی‌ او روی تولید محتوا در اینستاگرام است و از طریق این پلتفرم‌ها درآمد دارد.

هرچند او مشخص نمی‌سازد که ماهانه بابت فعالیت در شبکه‌های اجتماعی چه مقدار عاید می‌کند، اما می‌گوید که درآمدش اندک است و کفایت می‌کند برای این ‌که احساس کند روی پای خود ایستاده است. ثریا می‌افزاید: «این شاید ساده‌ترین راهی باشد برای این ‌که تأثیرگذار باشم در جامعه‌ام. وقتی دیگر راهی برای درس و دانشگاه نیست، من راه خودم را از لابه‌لای شعرها پیدا کرده‌ام. درآمد به دست آمده از آن را برای بهبود وضعیت اقتصادی خانواده‌ام به کار می‌گیرم. این درآمد روی بهبود وضعیت زندگی خودم و خانواده‌ام تأثیر مثبت داشته ‌است.»

به ‌گفته ثریا بهادری، مخاطبان او در شبکه‌های اجتماعی، شهروندان افغانستان در داخل و در خارج از کشور و همچنان شماری اندکی از فارسی‌زبانان کشورهای همسایه هستند.

با این حال، فعالان حقوق زن باور دارند که حضور دختران در شبکه‌های اجتماعی، به ‌ویژه در شرایطی که دسترسی ‌آن‌ها به فضاهای عمومی، آموزش و کار محدود شده است، نه‌تنها شکلی از مقاومت خاموش؛ بلکه گام مهم در جهت بازیابی هویت و استقلال فردی‌شان است. این فعالان حقوق زن می‌گویند که این فعالیت‌ها، به ‌ویژه زمانی‌ که به درآمدزایی منجر می‌شود، ساختارهای سنتی وابستگی اقتصادی را به چالش می‌کشد و دختران را قادر می‌سازد که بدون خروج از خانه، نقش موثری در اقتصاد خانواده و جامعه داشته باشند.

فرشته مجید، فعال حقوق زن می‌گوید که فعالیت آنلاین دختران، به ‌ویژه در بسترهای تصویری مانند اینستاگرام و تیک‌تاک، نه‌تنها یک راهکار خلاقانه برای ابراز وجود آن‌ها است؛ بلکه نوع بازتعریف نقش زن در جامعه محدودشده امروزی به شمار می‌رود: «وقتی دختری از اتاق کوچک خانه‌اش با یک تلفن ساده می‌تواند درآمد داشته باشد، مخاطب جذب کند و الهام‌بخش باشد، این خودش شکستن یک تابوی بزرگ است؛ یعنی زن تنها در چهارچوب خانواده تعریف نمی‌شود.» به باور خانم مجید، این جریان آهسته اما موثر به دختران حس کنترل بر زندگی، استقلال مالی و فکری می‌دهد.

این همه درحالی است که پس از تحولات سیاسی اخیر در کشور، بسیاری از دختران و زنان جوان از حق تحصیل، کار و حضور فعال در جامعه محروم شده‌اند. اما در دل این محدودیت‌ها، شبکه‌های اجتماعی به پنجره‌ تازه برای نفس کشیدن، بیان احساسات و ایستادگی در برابر محرومیت‌ها بدل شده است؛ فضایی که دختران با ابزار ساده، اما صدای رسا روایت‌گر امید، خلاقیت و استقلال‌اند.