مقامهای طالبان به نقل از کاردار سفارت بریتانیا از ایجاد یک طرح تازه توسط سازمان ملل برای افغانستان خبر دادهاند. سازمان ملل تاکنون صحت این موضوع را تأیید نکرده و جزییات چنین طرحی را همگانی نساخته است. با این وجود، کار روی این طرح موجی از واکنشها و گمانهزنیها را میان شهروندان و سیاسیون افغانستان برانگیخته است. آگاهان مسایل سیاسی به این باورند که تجارب گذشته نشان داده که ابتکارات بینالمللی، بهویژه از سوی سازمان ملل متحد تا هنوز نتوانسته گرهی از مشکلات افغانستان را بگشاید. همچنان شهروندان تأکید میورزند که هر نوع طرح برای آینده افغانستان باید با توجه به واقعیتهای عینی افغانستان آماده شود و دیدگاه شهروندان در آن دخیل باشد.
روحالله احمدزی، آگاه سیاسی باور دارد که تلاشهای سازمان ملل متحد از سال ۱۹۹۰ به اینسو در بهبود وضعیت سیاسی افغانستان ناکام بوده است. او میگوید: «به باور من، اگر سازمان ملل متحد نقش پیشقدمتری در ایجاد فضای مناسب برای مذاکرات بینالافغانی، بهویژه با گروه طالبان ایفا میکرد، شاید نتایج مذاکراتی که در دوحه صورت گرفت، به بُنبست نمیانجامید و نتیجه مشخصی در پی میداشت.»
احمدزی هشدار میدهد که تکرار رویکردهای گذشته بدون حضور فعال مردم افغانستان نتیجهی مثبت نخواهد داشت: «طرحها و ابتکاراتی که برای بهبود فضای سیاسی و ایجاد زمینه مذاکرات مطرح میشود، امیدبخش به نظر میرسند، اما اگر رهبری آنها تنها در دست سازمان ملل، ایالات متحده امریکا و کشورهای اروپایی باشد، بعید است که نتیجه متفاوت از گذشته حاصل شود. راهحل بهتر این است که خود افغانها پیشقدم شوند و با همکاری جناحهای سیاسی مختلف، روی یک مکانیزم مشخص کار کنند.»
همچنان نیلوفر ابراهیمی، عضو پیشین پارلمان افغانستان معتقد است که طرح سازمان ملل چیز تازهای نیست و باید با درک واقعیتهای موجود تنظیم شود. او میگوید هر طرحی که زیر سلطه طالبان تهیه شود و به سود این گروه باشد، برای مردم افغانستان پذیرفتنی نخواهد بود: «طالبان یک واقعیت موجود در افغانستان هستند، و این واقعیت نباید از مردم افغانستان جدا تلقی شود. من هیچگونه طرحی را که تحت سلطه طالبان تهیه و برای تقویت حاکمیت آنها ساخته شده باشد، نمیپذیرم. ما خواهان تغییر نظام و ایجاد یک ساختار سیاسی هستم که از مردم افغانستان نمایندگی کند.»
در کنار کارشناسان سیاسی، شهروندان کشور نیز خواستار شفافیت، مشارکت عمومی و دوری از انحصار در چنین طرحهایی هستند.
ادیبالله، باشنده کابل میگوید: «ما اصلاً در جریان این طرح نیستیم و فقط شنیدیم که گویا قرار است یک چیز آماده شود. اگر قرار است سازمان ملل برای افغانستان طرحی آماده کند، باید اول با مردم مشورت شود. طرح باید راهحل واضح برای ایجاد یک نظام مشروع و همهشمول داشته باشد.»
صوفیا، شهروند کشور نیز میگوید: «ما هم خبرهایی شنیدهایم، اما دقیق نمیفهمیم که این طرح چه است. اگر این طرح واقعاً وجود داشته باشد، من فکر میکنم باید در آن دیدگاه و خواست مردم افغانستان در نظر گرفته شود. نه فقط طالبان، بلکه دیگر گروهها، فعالان مدنی، زنان، و مخصوصاً نمایندگان نسل جوان باید در این روند شامل باشد.»
این در حالی است که افغانستان پس از سقوط نظام جمهوری در ماه آگست ۲۰۲۱، وارد یکی از تاریکترین و بحرانیترین دورههای سیاسی و اجتماعی خود شده است. حاکمیت طالبان نهتنها ساختارهای دموکراتیک پیشین را فروپاشید؛ بلکه دستاوردهای دو دهه گذشته در عرصههای حقوق بشر، آزادی بیان و مشارکت سیاسی را نیز به چالش کشیده است.
طالبان با سرکوب مخالفان سیاسی، بازداشت و تهدید چهرههای منتقد، منع آموزش برای دختران و محدود ساختن فعالیتهای جامعه مدنی، فضایی از ترس و خفقان را در کشور حاکم ساختهاند. تعامل این گروه با سایر نیروهای سیاسی، بهویژه جریانهای جمهوریخواه و نخبگان قومی و حزبی، بیشتر شکل یکجانبه، نمایشی و از موضع برتری داشته و هرگونه تلاش برای گفتوگو را با بُنبست مواجه ساخته است.
در چنین شرایطی، گمانهزنیهای وجود دارد که سازمان ملل در حال تدوین یک طرح جدید برای افغانستان است. اخیراً مولوی عبدالکبیر، سرپرست وزارت مهاجرین و عودتکنندگان زیر اداره طالبان به نقل از کاردار سفارت بریتانیا برای افغانستان گفته که سازمان ملل متحد در حال کار روی یک طرح جدید برای آینده سیاسی افغانستان است. سازمان ملل متحد تاکنون صحت این موضوع را تأیید نکرده و درباره چگونگی آن جزییات ارایه نکرده است. با این وصف، نگاهها متوجه این است که آیا این ابتکار جدید میتواند از مسیر تجربه و مشورت با مردم افغانستان بگذرد، یا همانند گذشته در حلقه بسته بازیگران خارجی و حاکمان فعلی خلاصه خواهد شد.