سریال «کابل» که اخیراً از شبکه تلویزیونی فرانس۲ به نمایش درآمد، تلاشی است برای بازسازی یکی از تلخترین فصلهای تاریخ معاصر افغانستان؛ سقوط حکومت پیشین و فرار هزاران افغانِ در معرض خطر. این سریال روایتی دراماتیک دارد و پیمان آرینفر، بازیگر افغان مقیم فرانسه، نیز در آن نقشآفرینی کرده است. به جز آقای آرینفر و مسعود فنایی، همه بازیگران در این سریال غیر افغان هستند؛ کسانی که شاید نام کابل را از تیتر خبرها شنیده باشند، نه از کوچههای خاکی کابل خبر دارند، نه از ترس شبهایش و نه از اشک مادرانی که پشت دروازههای بسته میدان هوایی کابل، درد کشیدند.
شخصیتهایی که برای اجرای این مجموعه سینمایی انتخاب شدهاند، مورد انتقاد سینماگران افغان قرار گرفتهاند. به باور آنها، ساخت فیلمهای سینمایی با محتوای افغان یا افغانستان، بدون حضور واقعی سینماگران افغان در نقشهای کلیدی، تنها بازنمایی ناقص و تحریفشدهای از واقعیت خواهد بود. این سینماگران تأکید میورزند که کابل، سریالی است که میتوانست فرصتی برای فریاد افغانها باشد، اما به زمزمهای ترجمه شده که چندان در دل نمینشیند.
یاسمین یارمل، سینماگر و هنرمند افغان، با انتقاد از محتوای این سریال میگوید: «باوجود قوتهای فنی و ساختاری، این مجموعه نتوانسته احساسات واقعی زنان افغان را بازتاب دهد. همین سریال کابل بسیار مرا متأثر ساخت، بهویژه بهخاطر نقشی که یک خانم غیر افغان، لبنانی، در قالب یک زن وکیل افغان بازی کرده بود. او نه احساس یک زن افغان را داشت و نه درک درست از دین و فرهنگی که در آن رویدادها جریان داشت.»

این هنرمند افغان میافزاید که شاید بازیگر یادشده هنرمند باتجربهای باشد، اما «در ارایه تمثیل یک زن افغان ناکام بود». به گفته او، دختری که در این فیلم نقش بازی کرده از افغانستان نیست؛ در حالی که این نقش نیازمند بازیگری بود که واقعاً رنج و روایتهای مشابه زنان افغان را از سر گذرانده باشد.
خانم یارمل نکات قوت این فیلم را نیز بازگو میکند: «فیلم بسیار خوب بود، دیالوگها، صحنهها، همه خیلی واقعی بودند، اما شخصیتها بهجای خود نبودند. نقش پدر را یک ایرانی بازی میکرد، ولی تنها دو بازیگر یعنی آرینفر و مسعود فنایی بودند که واقعاً با نقش یکی شده بودند و همان احساس را به مخاطب منتقل کردند.»
این سینماگر افغان معتقد است که این نوع انتخاب بازیگران، بهویژه برای افغانهایی که این واقعیتها را تجربه کردهاند، قابلقبول نیست: «شاید برای غیر افغانها قابلپذیرش باشد، اما برای افغانها این سریال باورپذیر نیست.» خانم یارمل بر ضرورت حضور بازیگران افغان در چنین پروژهها تأکید میورزد و اضافه میکند: «در جامعه فرانسه هم بازیگران افغان مستعد، زن و مرد، باتجربه کافی وجود دارند. نباید این استعدادها نادیده گرفته شوند. وقتی در فیلمهای دیگر جایی برای بازیگران افغان نیست، حداقل باید در فیلمهای مربوط به خودشان نقش داشته باشند. چرا دیگران باید بیایند و نقش افغان را بازی کنند؟ حتا من دیدم بعضیها خود را افغان معرفی کرده بودند.»
پیمان آرینفر، بازیگر افغان مقیم فرانسه، یکی از چهرههای برجسته سریال «کابل» است. او نقش تقریباً مرکزی این مجموعه را بازی کرده؛ نقشی که به گفتهی خودش، نتیجهی سالها تلاش، صبر و عبور از مسیرهای دشوار در دنیای سینمای فرانسه بوده است. آقای آرینفر میگوید: «از سال ۲۰۱۷ که به فرانسه رسیدم تا امروز، نشیبوفرازهای زیادی را تجربه کردهام. رسیدن به جایگاهی که در وطنم داشتم، در فرانسه کار سادهای نبود. باید روزهای دشوار زیادی را پشت سر میگذاشتم.»

باوجود این موفقیت، اما آرینفر از کمرنگ بودن حضور سینماگران افغان در نقشهای کلیدی سریال «کابل» انتقاد میکند: «بهجز من، دیگر افغانها نقشهای خرد و گذرا دارند. تنها یک بازیگر افغان که در فرانسه تولد شده، نقش یکی از اعضای داعش را بازی میکند.» او همچنان از این که در بسیاری از نقشهای اصلی، بهویژه نقشهای زنانه، به بازیگران غیر افغان ترجیح داده شده است، انتقاد میکند: «نمیدانم به چه دلیل بازیگران غیر افغان انتخاب شدند؛ شاید به دلیل روابط یا ملاحظات مارکتینگ، اما این مسأله هنوز برایم پاسخ روشنی ندارد.» این سینماگر امیدوار است در آینده، سینماگران بیشتر افغان بتوانند در سطح بینالمللی بدرخشند و نقشهای شایستهای در سینمای جهانی ایفا کنند.
سریال «کابل» از جنوری ۲۰۲۴ وارد مرحله پیشتولید شد و فیلمبرداری آن از مارچ تا اپریل سال گذشته در یونان ادامه یافت. سه قسمت نخست آن در ۳۱ مارچ ۲۰۲۵ پخش شد و قسمت پایانی قرار است روز دوشنبه، ۷ اپریل از طریق شبکه تلویزیونی فرانس۲ نشر شود. این مجموعه بهظاهر روایتگر رنجی است که شهروندان افغانستان آن را با گوشت و استخوان لمس کردهاند. نظام جمهوری در افغانستان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ به دست طالبان سقوط کرد. این سقوط اما فراتر از برهمخوردن یک نظام سیاسی بود، مردم همه سراسیمه شده بودند، نهادهای دولتی به متروکهها بدل شدند و بیشتر شهروندان افغانستان که زندگی خود را زیر حاکمیت طالبان در خطر احساس میکردند، به فکر فرار بودند. گروهی بزرگی از مردم به میدان هوایی کابل هجوم آورده بودند و به فکر فرار از افغانستان بودند. داستان سریال «کابل» روی همین سراسیمگی میچرخد.
شهروندان افغانستان اما تجربههای تلخ خود را عمیقتر از داستانی توصیف میکنند که در سریال «کابل» بازتاب داده شده است. کریم مسکینیار، یکی از خبرنگاران افغان است که از تجربههای تلخ و فراموشنشدنی در روزهای سقوط کابل میگوید؛ روزهایی که هنوز هم سایهی سنگینش بر زندگی او و خانوادهاش باقی است.
این خبرنگار افغان میگوید: «در زمان سقوط، فهرستی از کارمندان طلوع نیوز برای تخلیه از افغانستان تهیه شد. نام من هم در آن فهرست شامل بود. از ۱۵ اگست ۲۳ اوت، تقریباً یک هفته کامل پشت دروازههای میدان هوایی کابل بودم؛ جایی که صدها زن، مرد و کودک شبوروز منتظر فرصتی برای خروج از کشور بودند.» به گفتهی او، شرایط طاقتفرسا و ازدحام بیسابقه در اطراف فرودگاه، امید را از چهره بسیاریها ربوده بود: «همسرم باردار بود و نتوانست بهخاطر ازدحام و بینظمی وارد میدان هوایی شود. اما من در ۲۳ اوت موفق شدم وارد فرودگاه شوم؛ روزی که هرگز آن را از یاد نمیبرم.»
به سخن مسکینیار، سقوط کابل سبب شد او از خانوادهاش جدا شود و شش ماه پس از جدایی توانست دخترش را دوباره در آغوش بگیرد: «آن روزها برای همه افغانهایی که خاطرات تلخی از دورهی پیشین طالبان داشتند، یادآور وحشت و ناامنی بود. همه میخواستند افغانستان را ترک کنند؛ چون میدانستند طالبان دوباره با همان محدودیتها و ظلمها برمیگردند.»
این خبرنگار افغان که پیش از سقوط کابل در یکی از رسانههای مطرح افغانستان وظیفه اجرا میکرد و تجربه تلخی از روزهای سقوط دارد، تأکید میکند آنچه در روزهای پس از سقوط کابل بر او و بسیاری از هموطنان گذشت، بخشی از حافظه جمعی مردم افغانستان است که هرگز فراموش نخواهد شد.