زمین‌لرزه‌ی اخیر در ولایت کنر صدها قربانی گرفت، هزاران تن را زخمی ساخت و زندگی هزاران خانواده را زیر آوار و خاکستر فرو برد. در چنین لحظاتی، جامعه نیازمند همبستگی، همدردی و دست‌کم کلمات آرامش‌بخش از سوی رهبران سیاسی و مذهبی است. اما رهبر طالبان، هبت‌الله آخوندزاده، در برابر این فاجعه‌ی انسانی حتی یک پیام تسلیت صادر نکرد؛ سکوتی سنگین که بازتاب‌دهنده‌ی شکاف ژرف میان قدرت و مردم در افغانستان است.

در حالی که رهبران کشورهای منطقه و جهان با ارسال پیام‌های تسلیت و کمک‌های عاجل واکنش نشان دادند، سکوت رهبر طالبان تصویری روشن از بی‌تفاوتی ساختاری این گروه به رنج مردم ارائه می‌دهد. این رویکرد، طالبان را از ابتدایی‌ترین معیارهای رهبری و مسئولیت‌پذیری دور ساخته و مشروعیت‌شان را بیش از پیش زیر پرسش می‌برد.

خاموشی آخوندزاده نشان می‌دهد که طالبان همچنان حکومت را نه به‌مثابه‌ی مسئولیت، بلکه به‌عنوان ابزار کنترول می‌بینند. رهبر گروه در انزوای قندهار، نه تنها از جامعه‌ی جهانی فاصله دارد، بلکه ارتباط عاطفی و انسانی‌اش با مردم افغانستان نیز گسسته است. در قاموس او، مصایب انسانی جایگاهی ندارد و مرگ صدها افغان، ارزشی برای صدور حتی یک جمله‌ی ساده از سوی «امیرالمؤمنین» ندارد.

این خاموشی، تضادی آشکار با ادعاهای طالبان مبنی بر «حکومت اسلامی» و «نظام مردمی» دارد. در فرهنگ اسلامی و افغانی، همدردی با مصیبت‌دیدگان یک وظیفه‌ی دینی و اخلاقی است. اما طالبان در عمل نشان داده‌اند که چنین ارزش‌هایی در اولویت آنان نیست.

پیامد این بی‌تفاوتی روشن است: از یک‌سو اعتماد اجتماعی نسبت به طالبان تضعیف می‌شود و از سوی دیگر، تصویر جهانی آنان به‌عنوان یک گروه منزوی و غیرمسئول تقویت می‌گردد.

خاموشی رهبر طالبان در برابر فاجعه‌ی اخیر، بیش از آن‌که سکوتی تصادفی باشد، بیانگر ماهیت قدرت در این گروه است؛ قدرتی که از درد و رنج مردم گسسته و تنها به بقای خود می‌اندیشد.